چه می دانید از کاخ مرمر رامسر؟
همهساله به هنگام نوروز و پس از آن یکی از پرسشهایی که دوستداران طبیعت مطرح میکنند، این است که ماهی قرمز سفره هفتسین را پس از تمام شدن آیینهای نوروزی در کجا و چگونه میتوانیم نگهداری کنیم تا عمر طولانیتری داشته باشد؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است که به
کوچه پسکوچههای فرهنگ ایرانی سری بزنیم و ببینیم در سالهای نه چندان دور، بزرگترها برای حفظ ماهی گلی یا همان ماهی قرمز سفره هفتسین خود چه میکردند؟
پاسخ آنها ساده بود؛ تا همین چند سال پیش در بیشتر خانههای ایرانیان، حوضهای کوچک و بزرگی بود که ماهیهای قرمز خود را پس از آیینهای نوروزی در آن میانداختند و از ماهیها مراقبت میکردند و آن ماهیها تا سالهای سال زنده میماندند. کاوشهاى باستانشناسى، نمونههاى بسیارى از وجود حوض و کاربردیهای متنوع آن در معماری ایرانی را نشان میدهد؛ برای مثال حضور حوض در خانههاى یافتشده در تپه یحیى در کرمان، متعلق به هزاره پنجم پیش از میلاد، در این شمار است. شهر فسا یا پسا در ۱۴۵ کیلومتری جنوب شیراز، که یکی از شهرهای آباد دوره هخامنشیان به شمار میرفته است از آب قناتی سیراب میشد که در دورههای بعد به قنات حوض ماهی نامزد شد و یکی از عناصر مهم و هسته اولیه شهر فسا را تشکیل میداده است. حوض در معماری اصیل ایرانی برای قرنها بخشی جدانشدنی از خانه بود که به دلیل اهمیتش معمولا در میان حیاط خانه و به اشکال مختلف هندسی همچون گرد، چهارگوش، چندگوش، چلیپایی، ستارهای و... ساخته میشد. آن حوضهای زیبا همچون آیینهای تمامنما، تصویری رویایی از خانه، گلها، درختان باغچه و حتی ساکنان خانه را که بر لب حوض میرفتند در خود نمایان میکردند و در روزهای گرم تابستان با وزش نسیم و نوازش آب، خنکای دلپذیری برای کسانی که در سایهسار خوابیده بودند، ایجاد میشد و دَم غروب، هندوانهها و خربزهها را در آب میغلتاندند تا خنک شوند و سر شب اهل خانه در کنار هم نوش جان کنند. ماهیهای حوض هم که جای خود را در زلال همیشگی داشتند و با رنگ و حرکت خود، شادابی را در آیینه آب به تصویر میکشیدند.
حوض در معماری ایرانی نقش نمادین نیز داشته و دارد چنانکه حوض آب بزرگ مرکزی در بسیاری از بناها بازتابدهنده تصویر آسمان و نمادی از گنبد آسمان و پیونددهنده آسمان و زمین است و حوض ماهى نیز نمادی از تصویر برج حوت در پهنه آسمان است. با نگاهی به مستندات تاریخی و دستاوردهای نوین باستانشناسی، تجسم روزگاری که در باغهای پردیس تخت جمشید و پاسارگاد، آتشکدهها و باغها و کاخهای ایرانی در دورههای مختلف تاریخی، آبروها و آبنماهای زیبایی وجود داشتند و شاید ماهیهایی در آنها رها شده و زندگی میکردند، چندان دشوار نخواهد بود. گواه دیگر بر این سخن، تداوم تاریخی این سنت و نگهداری از ماهی حوض در آب قنات یا حوض باغها و کاخها و کوشکهای ایرانی همچون باغ چهلستون اصفهان، باغ فین کاشان، باغ شاهزاده ماهان و بسیاری از مساجد و امامزادهها در سراسر ایران است. در استان فارس، تا 50 سال پیش سه حوض ماهی در شیراز، فسا و زرقان (شهری در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی شیراز) وجود داشت که آیینها و باورهای مشترکی نیز درباره این سه حوض بین مردم شایع بود ولی با خشک شدن آبی که به حوض ماهی فسا میریخت، اکنون دو حوض دیگر برجاست. حوض ماهی زرقان از آب «قنات حوض ماهی» سیراب میشود. این قنات در ۲۰۰متری جنوب شرق شهر زرقان واقع شده و با شماره ثبت ۲۰۸۱۱ در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است.
در شیراز نیز حوض ماهی آرامگاه سعدی، از آب قناتی سیراب میشود که در عمق 10 متری صحن آرامگاه وجود دارد و به درون «حوض ماهی» میریزد. حوض ماهی سعدی که در سمت چپ آرامگاه واقع است، شکلی هشتضلعی دارد که با ۲۸ پله به صحن آرامگاه وصل میشود. آب این قنات و حوض ماهی سعدی از دیرباز بین مردم ستوده بوده و با آیینهای نوروزی در پیوند بوده است. شستوشو در این آب، خصوصا در شب چهارشنبهسوری، جزو معتقدات مردم شیراز بوده است و براساس یک سنت کهن که تا سال 1327 (سال تجدید بنای آن) متداول بود، هر سال در چهلمین روز پس از نوروز، هزاران نفر در محوطه جلو آرامگاه سعدی جمع میشدند و آش نذری که در فارس اصطلاحا «دیگ جوش» نامیده میشود، میپختند و از بامداد تا شب شادی میکردند و بر این باور بودند که یک ماهی قرمز که یک حلقه طلایی در بینی دارد، در آب بالا میپرد و میرود. از نظر مردم محلی، ماهیهای این آب مقدس هستند و هیچکس حق صید آنها را ندارد و در حوض ماهی سکه میاندازند تا آرزوهایشان برآورده شود. در زرقان چنین آیینی هنوز متداول است. نمونه دیگر، حوض ماهی در روستایی در استان اصفهان است که به «روستای حوض ماهی» معروف است. روستای حوض ماهی در استان اصفهان، شهرستان مبارکه، دهستان طالخونچه و در فاصله 21کیلومتری شهر مبارکه به سمت بروجن و بعد از شهرک مجلسی قرار دارد. نام این روستا از حوضی به ابعاد حدود 10 در 10 متر و عمق یک متر، گرفته شده که در جنوب روستا قرار دارد و انواع ماهی قرمز در آن زندگی میکنند بدون اینکه کسی به آنها دست بزند یا آنها را آزار دهد. در کنار این حوض یک زیارتگاه محلی وجود دارد و مردم محلی، این حوض و ماهیهای آن را گرامی میدارند. از نمونههای جدید حوضهای ماهی که در بناهای مشهور ایرانی وجود دارد، میتوان به حوض ماهی مقابل کاخ مرمر رامسر در استان مازندران اشاره کرد.
از همه اینها که بگذریم متاسفانه الگوهای معماری در ایران در چند سال اخیر و بهویژه در شهرهای بزرگ، چنان تغییر کرده است که دیگر کمتر جایی برای باغچه و حوض در خانهها وجود دارد تا ماهیهای قرمز، خانهای بزرگ و جادار و همیشگی در کنار ما داشته باشند. به دلیل گرانی زمین، تراکم جمعیت در شهرها و افزایش تعداد خودروهای ساکنان خانه، بیشتر محیط خانه به پارکینگ، راهپله و آسانسور اختصاص مییابد و حیاطها چنان کوچک شدهاند که چند گلدان گل و چند متر چمنکاری همه دارای یک خانه از محیط سبز به شمار میرود. در چنین شرایطی، که محیط خشک و به اصطلاح بیروح خانه، شادی و سرزندگی را از ساکنان خانه دریغ میکند، به نظر میرسد که بهترین راه برونرفت از این وضعیت نامطلوب، بازنگری در الگوهای معماری کنونی و در نظر گرفتن محیط سبز و آبنما یا حوض در حد استاندارد برای هر واحد مسکونی است. اگر روزی دوباره جایی برای حوضها با فوارههای زیبایشان در خانههای خود باز کنیم و فراموش نکنیم که ماهیها حوضشان بیآب است، شاید ماهیهای نوروزی نیز به خانه همیشگی خود در حوض هر خانه بازگردند. بیایید همچون سهراب سپهری «پیغام ماهیها» را بشنویم و آن را به گوش دیگران برسانیم.