چه می خواهی از این زندگی؟/دلنوشته های یک رامسری

چه می خواهی از این زندگی؟/دلنوشته های یک رامسری

چه می خواهی از این زندگی؟

وقتی می گویی آش دهن سوزی نیست پس به چه دل خوشی؟

می گویی از این زندگی راضی نیستی !

آیا زندگی از تو راضی هست؟

تو به زندگی چه دادی که همیشه از او انتظار بخشش داری؟

زندگی بی خیال است چون تو بی خیالی!

اگر کمی بجنبی زندگی هم خواهد جنبید.

من به تو بارها گفته بودم که خواب زیاد تو را به این روز انداخته است.

می خواهی بدانی این خواب ریشه اش چیست؟

تو بیش از حد از دیگران انتظار داری!

خوابت را کم کن و سهم خود را از زندگی جستجو کن.

زندگی از تو خواهد پرسید که:

سهم من از تو چیست؟

تو بگو:

سهم تو از من اندیشه، تلاش و سعادت است.

او دیگر بار از تو خواهد خواست که این واژه ها را هر روز به خود یادآور شوی و تو قبول کن و این کار را انجام بده چون تکرار این واژه ها باعث ظهور و ثبوت آنها در زندگیت خواهد شد و تو اندیشمند، تلاشگر و سعادتمند خواهی شد و همه تو را دوست خواهند داشت.

پس نخواب و بیدار باش و همیشه به اندیشه، تلاش و سعادت فکر کن و آنها را در زندگی خود واقعی کن.

لینک: دلنوشته های من