طناب دار در انتظار قاتل غیر بومی که در رامسر دستگیر شد
خبرگزاری فارس: 251 روز از تأیید حکم دادگاه کیفری مبنی بر 11 بار اعدام و قصاص در ملاءعام، برای «امید برک» قاتل سریالی زنان کرج در دیوان عالی کشور گذشته است اما هنوز خبری از اجرای حکم نیست.
به گزارش خبرنگار حوادث فارس، عزم جدی قوهقضاییه برای برخورد با جرائم خشن و برهم زنندگان نظم و امنیت عمومی باعث شده روزنههایی از امید در بین مردم ایجاد شود.
در این بین اجرای سریع احکام مربوط به مجرمان که خواسته تکتک مردم و مسئولان است، باعث میشود در کنار اینکه حس امنیت در جامعه تثبیت شود، تأثیر به سزایی در پیشگیری از وقوع جرم داشته باشد.
قطعا تأثیری که اجرای سریع و به موقع احکام مجازات مجرمان و به خصوص قاتلانی که به طرز فجیعی مرتکب این اقدامات میشوند، بسیار پررنگتر از دیگر اهرمهای پیشگیری از وقوع است.
یکی از پروندههایی که سال گذشته دستگاه قضایی با آن رو به رو شد، پرونده مربوط به جوانی 24 ساله کرجی بود که از سال 85 اقدام به آزار و اذیت و قتل 10 زن جوان با همدستی همسرش کرده بود.
اولین جسد مربوط به این سریال آدمکشی در تاریخ 22 بهمن سال 86 در یکی از مناطق غربی شهرستان کرج کشف شد که مربوط به زن جوانی بود که به گفته کارشناسان پزشکی قانونی بعد از آزار و اذیت به وسیله روسری به قتل رسیده و به محل کشف منتقل شده است.
تحقیقات پلیس برای یافتن سرنخی از قاتل این پرونده که روز به روز بر تعداد قربانیان افزوده میشد ادامه یافت تا اینکه بعد از کشف هفتمین جسد، مأموران با پرونده یک متهم به آزار و اذیت رو به رو شدند که از این اتهام تبرئه شده بود.
* شکار طعمه با ارابه قهوهای
این فرد که تا این لحظه تنها مظنون مأموران بود، با خودروی خود در سطح شهر کرج اقدام به مسافرکشی میکرد اما زمانی که مأموران به خانه وی رفتند با خانه خالی مواجه شدند که همسایهها مدعی بودند چند روز قبل بدون اطلاع آنجا را تخلیه کرده است.
تحقیقات برای شناسایی مخفیگاههای احتمالی این مظنون فراری ادامه داشت تا اینکه در تاریخ 19 تیرماه سال 87، این متهم در مخفیگاه خود در شهرستان رامسر شناسایی شد. مأموران پلیس آگاهی استان تهران با اخذ نیابت قضایی به این محل رفته و بعد از دستگیری، او را به تهران منتقل کردند.
امید که در اولین جلسات بازپرسی منکر ارتکاب قتلها بود، وقتی در مقابل بازجوییهای فنی کارآگاهان قرار گرفت، دچار تناقضگویی شد و در نهایت لب به اعتراف گشود.
* تنفر از زنان به خاطر شکست عشقی
متهم پرونده در تشریح جزئیات تکاندهنده قتلهای زنجیرهای خود گفت: چند سال پیش در خیابان با زنی آشنا شدم و با او ارتباط پنهانی پیدا کردم. یک روز در خانهام، با او مشاجره کردم که او شروع به خودزنی کرد و با فریادهای او همسایهها متوجه ماجرا شدند و زن جوان با این کارش باعث شد، اهالی نسبت به من بدبین شوند.
بعد از قطع ارتباط با این زن، با زن دیگری رابطه برقرار کردم که با او هم دچار اختلاف شدم و او را رها کردم. به دنبال ناکامی در ارتباط با این 2 زن، از زنها کینه به دل گرفتم و تشنه انتقام شدم. پس از مدتی، تصمیم گرفتم به بهانه دوستی، دختران و زنان جوان را فریب دهم و آنها را به قتل برسانم.
امید، با خودروی سواری قهوهای رنگ خود در محلههای مختلف کرج پرسه میزد و زنان و دختران جوانی را که هنگام عصر در خیابان منتظر تاکسی بودند، به عنوان مسافر سوار خودرو کرده و در میانه راه آنها را فریب میداده است؛ در ادامه امید، آنها را به منزل خود یا باغ متروکهای برده و پس از آزار و اذیت، آنها را با روسری خودشان خفه و اجساد قربانیان را درون ملحفه پیچیده و در جادههای اطراف منزل رها میکرده است.
متهم به قتل در اعترافات خود افزود: پس از قتل هر زن احساس خوبی به من دست میداد و گمان میکردم از آنها انتقام گرفتهام اما وقتی متوجه شدم پلیس در جستجوی من است، جنایتهایم را متوقف کردم و از کرج به سمت شمال فرار کردم، اما عاقبت دستگیر شدم.
* فرار متهم بعد از خواندن روزنامهها
سردار علیرضا اکبرشاهی فرمانده انتظامی استان تهران در همان سال درباره علت تأخیر در دستگیری متهم گفت: زمانی که این مظنون از سوی مأموران و کارآگاهان پلیس تحت مراقبت بود، موضوع قتلها از سوی چند نشریه منتشر شد که متهم بعد از اطلاع از این موضوع، متواری شد.
امید به همراه مأموران پلیس برای بازسازی صحنه قتل و انتقال اجساد به محل کشف رفته بود که بعد از آن در بازجوییها به ارتکاب 2 قتل دیگر اعتراف کرد.
در نهایت بعد از اعتراف امید به ارتکاب 10 قتل که اولین آن 3 دیماه 85 بود، قرار مجرمیت وی به اتهام ارتکاب قتل عمدی و آزار و اذیت قربانیان از سوی دادسرای جنایی شهرستان کرج صادر و برای به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
این اتهامات در حالی بود که همسر امید هم به اتهام معاونت در ارتکاب 7 فقره از قتلها و همچنین فروش طلا و جواهرات قربانیان دستگیر شده بود.
امید برک که به قاتل سریالی زنان کرج معروف شده بود در جلسه محاکمه که در تاریخ 9 آذر سال گذشته برگزار شد، در برابر اتهامات قتل و تجاوز و سرقت فقط به یک چیز فکر میکرد و آن این بود که همسرش از اتهام معاونت تبرئه شود.
امید در پایان هر پاسخی که به سوالات هیات قضات میداد، تاکید میکرد همسرش در این قتلها به او کمک نکرده و بیگناه است. امید در دادگاه مکرراً خواستار آزادی همسرش شد.
بر اساس کیفرخواست صادر شده از سوی دادستان که توسط سیفی، نماینده دادستان قرائت شد آمده بود: امید در تاریخ 3 دی ماه سال 85 در لنگرود اولین زن را قربانی کرد. مقتول فاطمه نام دارد و بعد از اینکه به دست امید به قتل رسید اموالش از جمله مقداری طلای وی توسط قاتل به سرقت رفت.
دومین قتل نیز در آستانه اشرفیه اتفاق افتاد و امید در این قتل زنی به نام جلیله را در تاریخ 28 دی ماه سال 85 به قتل رساند و سپس پول و جواهراتش را به سرقت برد. چند ماه بعد امید از شمال کشور به کرج نقل مکان و این بار قتل ها را در این شهر آغاز کرد. سومین قربانی امید زنی به نام مبارکه است که در تاریخ 22 بهمن ماه سال 86 به قتل رسید و جسدش در مهرشهر کرج رها شد و اموالش به سرقت رفت. رقیه چهارمین قربانی این قاتل سریالی است که جنازه اش در هشتگرد پیدا شد. این زن در تاریخ 23 بهمن ماه سال 86 به قتل رسید.
سیفی در مورد پنجمین قربانی امید گفت؛ لیلا زن جوانی بود که قربانی امید شد و جسدش در کمال شهر کرج پیدا شد. او نیز مانند سایر مقتولان خفه و جسدش در کنار خیابان رها شده بود. ملیحه ششمین قربانی امید بود. او نیز زنی جوان بود که در تاریخ 24 اردیبهشت ماه سال گذشته کشته و جسدش در کمال شهر پیدا شد. فریده و مریم هشتمین و نهمین قربانی این مرد بودند که خردادماه سال گذشته به قتل رسیدهاند. پیکر فریده اطراف فرودگاه پیام کشف شد. امید در ادامه قتلهایش به سراغ دختری به نام الهام رفت و به فاصله 19 روز از قتل فریده این دختر را از پا درآورد و جسدش را در کمال شهر رها کرد.
نماینده دادستان ادامه داد؛ متهم ردیف دوم مریم معروف به ساحره متولد 1370 است. او از نظر دادسرا متهم به معاونت در هفت فقره قتل، شش فقره سرقت و مخفی کردن ادله جرم و لباسها و وسایل شخصی مقتولان و مباشرت در 10 فقره فروش مال مسروقه است. ساحره همسر امید است و آنها با همدستی یکدیگر دست به این قتلها زدهاند. هر دو متهم به جرائم خود اقرار کردهاند و من به عنوان نماینده دادستان تقاضای اشد مجازات را برای آنها دارم.
در ادامه امید متهم ردیف اول پرونده در جایگاه حاضر شد و در پاسخ به سؤال قاضی که زمانی که قتلها را شروع کردی یک سال بود که ازدواج کرده بودی چرا به همسرت خیانت کردی و سپس مرتکب 10 فقره قتل شدی گفت: من سال 84 با ساحره ازدواج کردم. همسرم ر ا بسیار دوست داشتم و عاشقانه او را می پرستیدم. اما این اتفاقات اصلاً دست خودم نبود و از آنچه رخ داده است پشیمان هستم. ضمن اینکه آن زنها خودشان همراه من میآمدند.
وی افزود: من واقعاً از این اتفاق ناراحتم و باور کنید دست خودم نبود. وقتی مرتکب قتل میشدم به آرامش میرسیدم.
* متهم ردیف دوم: اتهامات را قبول ندارم
همسر امید با بیان اینکه اتهامات را قبول ندارد، گفت: زمانی که در شمال زندگی میکردیم امید مرا به خانه مادرم میبرد و شب به دنبالم میآمد و متوجه قتلها نشدم؛ در کرج هم به خانه مادرش میرفتم و به خواهر او درس یاد میدادم و اطلاعی از قتلها نداشتم.
ساحره در مورد اعترافات اولیهاش که گفته بود اموال مسروقه را میفروخته و از قتل سوم متوجه ماجرا شده بود، گفت؛ این اعترافات من دروغ است. زمانی که امید را دستگیر کردند من به شدت دلم برایش سوخت. او در آستانه اعدام قرار داشت و به هر حال چون شوهرم بود تصمیم گرفتم کمکش کنم. فکر میکردم اگر این حرفها را بزنم از جرم امید کم میشود اما نمیدانستم خودم متهم میشوم و در مجازات او تاثیری نخواهد داشت.
* 11 بار قصاص و اعدام سرانجام قاتل سریالی
بعد از پایان صحبتهای ساحره قاضی عزیزمحمدی ادامه جلسه را غیرعلنی اعلام کرد با این حال امید حاضر نشد در حضور همسرش در مورد اتهامات تجاوز به عنف به مقتولان و زنای محصنه صحبت کند و به همین دلیل ساحره به دستور قضات از دادگاه بیرون رفت. زمانی که اتهام هشت فقره زنای محصنه و دو فقره تجاوز به عنف به متهم تفهیم شد او ابتدا قبول نکرد و گفت: من با هیچ کدام از مقتولان رابطه جنسی نداشتم و هر آنچه در پرونده آمده دروغ است. مقتولان خود به خانهام میآمدند و من آنها را وادار نمیکردم. این مرد در پایان جلسه با توجه به گفتههای وکیلش بالاخره اتهامات خود را قبول کرد و گفت با مقتولان رابطه داشته اما هیچ کدام به زور نبوده است.
در پایان جلسه محاکمه امید آخرین دفاعیات خود را مطرح کرد و گفت: اگر با اعدام من جامعه اصلاح میشود و نبود من همه چیز را درست میکند مرا اعدام کنید.
ساحره نیز آخرین دفاعیات خود را مطرح کرد و گفت هیچ کدام از اتهاماتش را قبول ندارد.
قاضی عزیزمحمدی و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و امید را به جرم 10 فقره قتل به 10 بار قصاص و به اتهام 8 فقره زنای محصنه و دو فقره تجاوز به عنف به یک بار اعدام در ملاءعام و به خاطر سرقت اموال مقتولان به 3 سال حبس و 74 ضربه شلاق و رد مال محکوم کردند.
ساحره متهم ردیف دوم نیز به جرم فروش اموال مسروقه و همکاری با متهم ردیف اول به 8 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
* تأیید حکم در دیوان عالی کشور
پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد تا قضات دیوان بعد از بررسی پرونده و مشورت، نظر خود را درباره این پرونده اعلام کنند که در نهایت و در تاریخ 13 اردیبهشت امسال، قضات شعبه 27 دیوان عالی کشور، حکم صادره از سوی دادگاه کیفری را تأیید کردند.
* باز هم تأخیر در اجرای حکم
با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان بر نقش اجرای به موقع اینگونه احکام مخصوصا در ملاءعام دارند اما با گذشت بیش از 10 ماه از تأیید حکم در دیوان عالی کشور، هنوز هیچ تصمیمی درباره اجرای این حکم گرفته نشده است.
بعضا با پرونده افرادی رو به رو میشویم که توسط مجرمانی که در پوشش مأمور پلیس، راننده یا هر عنوان دیگری مورد تعرض قرار گرفته و یا به قتل رسیدهاند که با وجود اینکه در مورادی شاهد رسیدگی فوری به این پروندهها هستیم اما تأخیر در اجرای حکم تقریبا بازدارندگی و اثربخشی حکم را از بین میبرد.
مردم انتظار دارند همانطور که به این پروندهها به سرعت رسیدگی میشود و به دستور رئیس قوهقضاییه قرار است از این به بعد برخورد شدیدتری هم انجام شود، اجرای حکم هم با سرعت انجام شود.
در پرونده سعادتآباد شاهد بودیم که مردمی که به محل اجرای حکم اعدام آمده بودند بعد از اجرای حکم به تقدیر و تشکر از دستگاهقضایی، دادستان و همچنین نیروی انتظامی در برخورد با این فرد پرداختند.
به هر حال جدای از شهروندان که خواست عمومی آنها تلاش مسئولان برای برخورد با این نوع جرایم و پیشگیری از وقوع جرم است، مموضوع مهمتر خواسته خانواده قربانیان این پرونده است که خواهان اجرای حکم مجازات شیطانی هستند که فرزندانشان را بیگناه و بدون هیچ دلیلی به قتل رسانده است.
دستور رئیس قوهقضاییه در برخورد حداکثری با مجرمانی که جرایم خشن را مرتکب شده شدهاند، روزنه امیدی در بین مردم ایجاد کرده تا امنیت در جامعه را به خوبی و به طور ملموس احساس کنند اما نکتهای به این دستور جان میبخشد قطعا رسیدگی فوری و مهمتر از آن اجرای سریع احکام مجرمان است.
* پرونده در دادسرای جنایی تهران است
یک منبع آگاه در دادسرای جنایی تهران در همین زمینه به خبرنگار فارس گفت: تمام مراحل این پرونده انجام شده است و اگر لازم باشد حکم قاتل سریالی زنان کرج همین امروز اجرا خواهد شد.
وی همچنین گفت: به خاطر اینکه پرونده در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شده است احتمالا حکم هم در تهران اجرا خواهد شد مگر اینکه دادستان کرج خواستار اجرای حکم در کرج باشد.
علی فرهادی دادستان کرج هم در اینرابطه گفت: درخواست کردیم که اجرای حکم در کرج باشد اما اجرای حکم با نظر و صلاحدید دادسرای تهران است.
* چند سؤال ساده
-باید این سؤال را پرسید که آیا تنها دلیل اینکه به پرونده سعادتآباد با سرعت رسیدگی شد، انتشار صحنههای ارتکاب قتل، واکنش مردم و مأموران پلیس به این حادثه در سایتها بود؟
-آیا اساسا پروندهای مانند قتل سریالی زنان که 10 قربانی دارد فقط به دلیل آن که فیلمی از آن منتشر نشده و احساسات مردم و مسئولان به اندازه کافی تحریک نشده، اهمیت کمتری نسبت به پرونده سعادتآباد دارد؟
_ و در آخر باید پرسید آیا به دلیل آن که این اتفاق در کرج رخ داده و در پایتخت نبوده، مسئولان در اجرای حکم کوتاهی میکنند؟
انتهای پیام/ب
آقای رامسر نیوز سلام
این همه زحمت می کشی برای ما رامسری ها اخبار تازه میذاری و آگاهمون میکنی که تو این شهر کوچیک چه خبره
از این بابت دمت گرم ( ما که از این وبسایهای شهرداریمون و شورای شهرمون چشمون آب نمی خوره که خبرای دست اول ببینیم ) / آقایی.
ولی ۲تا پیشنهاد برات دارم یکیش اینه که قالب خبریت خیلی ساده هست و این در شان یه وبلاگ خبری نیست ! ( میدونم پول نداری که حداقل یه وبسایت مستقل داشته باشی و بتونی براحتی باهاش کار کنی ! و این هم می دونم که از مسئولین مربوطه کمک خواستی که تو این زمینه هم بهت کمک نکردن! { البته فکر می کنم } ولی لااقل یه دستی رو این قالبت بکش و عوضش کن.
دوم این که هرچند قالب سایتت ساده هست ولی این عکس هایی که سمت چپ قالبت گذاشتی باعث میشه یخورده سرعت لود شدن وبلاگت پایین بیاد مخصوصا برای اونایی که از dial up استفاده میکنند.( حداقل از فرمت gif استفاده کن یا اصلا فقط متنشون رو بذار.
آخرسرم یه انتقاد از این وبلاگتون دارم اینکه اون آهنگ چیه؟!! اونو رو بردار ( خیلی چرت و پرته! )
اون آدرسی هم که برات گذاشتم یجورایی کار بچه های رامسر که بعضیا مشغول تحصیل تو رشته پرستاری تو ساری و بعضیا هم مشغول تحصیل رشته حسابداری تو پیام نور رامسرند.
موفق باشی
در ضمن یه لوگو برای خودت و این وبلاگ خبریت درست کن ( تو این زمینه میتونم بهت کمک کنم ) البته اگه خواستید.
یا حق