در باره فرهنگ زبانزدهای رامسر (خدیجه شافعیان-زبانشناس)
زبان منشاء ارتباطهای انسان است. تلاش برای دست یافتن به راهی برای برقراری ارتباط با همنوع و کشف توانایی سخن گفتن و سپس تبدیل آن به شکل نوشتاری برای سهولت در ارتباط همواره یکی از دغدغههای مهم انسان بوده است. هر قومی در هر ناحیهای که میزیست با توجه به شرایط اقلیمی و تغییراتی که بهمنظور غلبه بر طبیعت و همنوع خود و گاهی برای سازگاری با آنها در اندام و روحیات او پدید آمده بود، دارای زبان و گویش خاصی شد و ویژگیهای زبانی گویش را به مثابه یکی از مقدسات قومی و فرهنگی برای خود محفوظ داشت.
امروزه این حفظ و پژوهشهای گسترده فرهنگی و بومی ادای دینیست که پژوهشگران و محققین متعصب بر گردن دارند و نشان از توجه ویژه این قشر نسبت به ثبت و ضبط فرهنگ اقلیمشان در جهت ماندگاری و انتقال آن به فرزندان فرداست. حتی کشورهای متمدن و پیشرفتهای چون ژاپن به حفظ فرهنگ کهن و سنن خاص خود ارج فراوان مینهند و مصمم به اجرای هر ساله آیینها و مراسم خود هستند. این امر باعث عدم ایجاد خلاء فکری برای رخنه فرهنگهای بیگانه و اشغال ذهن و اندیشه به ویژه جوانان _این قشر آیندهساز_ با فرهنگ ماشینزدگی امروز و از خودبیگانگی است. زیرا با ندیده گرفتن سنتها و فرهنگهای بومی هر ملتی، اصالت فرهنگی آن ملت کمرنگ شده و از هم گسیخته و نابود میگردد و جای خود را به فرهنگ نامانوس بیگانگان میسپارد. به همین دلیل زبان و ویژگیهای خاص گویشی بهعنوان ابزار ارتباطی اولیه و ارزشمند و پرچمدار هویت و اصالت هر قومی مستلزم شناخت و فهم درست و دقیق است.
برکسی پوشیده نیست که پژوهش فرهنگی اکتشافی لذتبخش و درعین حال پیچیده و طاقتفرساست. محقق باید با روش تحقیق میدانی و ایجاد ارتباط عاطفی با همه اقشار و با توجه به اختلاف نظرها و تشخیص سره از ناسره به تحقیق همت گمارد، تا مدارکی درست و مستند جمعآوری کرده و حق مطلب را ادا نماید.
نقد موشکافانه یک اثر فرهنگی هم همانند نگارش آن امری پیچیده است. معمولاً آثار فرهنگی عقاید و نظرهای متفاوت و متضادی را به چالش میکشانند و جالب آنکه نقطه نظرات مثبت و منفی اهل فن و جبههگیریهای مبنی بر رد یا قبول یک اثر نشان از موفق بودن آن است. اثری که مورد نقدونظر قرار میگیرد و مخالفین و موافقین خاص خود را -البته همراه با دلایل علمی و تجربی بدون سلیقهها و احساسات مغرضانه و شخصی- برمیانگیزد، از نظر علمی مورد تایید مجامع علمی دنیاست. اثر بحث برانگیز نشان از رشد و بالندگی و ماندگاری دارد.
فرهنگ زبانزدهای رامسر که با تلاش گروهی و مشترک استادان، دانشآموختگان، محققان و دانشآموزان و بهویژه کوشش مستمر و خستگیناپذیر جناب آقای حسن رحیمیان تهیه و چاپ شده است؛ از این قاعده مستثنی نیست.
این فرهنگ علاوهبر ثبت و ضبط زبانزدهای خاص شهرستان رامسر بهعنوان منبع ناب و عظیمی از واژگان و لغات گیلکی رامسری و یکی از پایههای ماندگاری فرهنگ و سنت منحصر به فرد وبومی این منطقه است و نشان از ساختار فکری و بعد اعتقادی و طرز اندیشه فیلسوفانه و غنی از تجربیات ارزشمند و قابل تعمق مردم اصیل و دیرینه این دیار دارد. زبانزدهای موجود از چنان پختگی و غنایی برخوردارند که شگفتی خواننده را از اوج شعور و عمق فکری اهالی این اقلیم برمیانگیزند و او را به اندیشه و تعمق بیشتری وامیدارند. که آنچه را جوان در آینه بیند، پیر در خشت خام میبیند.
این فرهنگ در پشت همه زبانزدهای گستردهای که دارد؛ سرشار از علوم متفاوت در موضوعاتی چون روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی و تاریخ و جغرافیای این شهر است که با کاوش اهل فن میتوان به این علوم در ارتباط با این مردم پرداخت.
این فرهنگ با دامنه وسیعی از واژگان خاص رامسری و آوانویسی در برهه خاصی از زمان؛ گویش گیلکی رامسری را تا حد قابل توجهی از نابودی مطلق رهانیده است. زیرا زبان و گویش نیز همانند هر موجود زندهای دستخوش نابودی و تهدید به مرگ است. متاسفانه فاصله عمیق فرهنگی نسلها چنان شکافی ایجاد کرده است که نسل جدیدیها از این گویش و واژگان استفاده بهینه که نه بلکه اهمیت چندانی هم به آن نمیدهند و آن را به فراموشی سپردهاند. نسل قدیمتر نیز با نمودی متجددگرایانه به آموزش گویش بهظاهر تهرانی، ناخودآگاه به نابودی این گویش اصیل دامن زده است و به کرار دیده شده است اگر هم با گویش گیلکی صحبت میشود اکثر واژهها و لغات به شکل فارسی و فقط افعال جمله به شکل گیلکی بهزبان آورده میشود. با وجود آوانویسی نزدیک به زبانزدها با تمهیداتی چون ضبط گویشی این فرهنگ بر نوار کاست یا سیدی میتوان به ماندگاری حتمی آن کمک شایان توجهی نمود.
اعتبار و ارزش این فرهنگ آنجا بیشتر هویدا میگردد درحالیکه هنوز یک سال از چاپ این فرهنگ نمیگذرد بهعنوان مرجع و منبع ارزشمند علمی و پژوهش دستمایه بسیاری از دانشجویان به ویژه در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا قرار گرفته است.
با توجه به همه حسن و ارزش غنی این اثر گرانبها، موارد زیر را برای هرچه کاملتر و نابتر شدن آن پیشنهاد میکنم:
1. به علت نگارش و کاربرد متفاوت بعضی از زبانزدها با کلمات متفاوت در ابتدای جملهها و استفاده سریع و آسان این اثر بهعنوان کتاب مرجع، تعداد زیاد زبانزدها و عدم امکان چاپ آنها بهصورت فهرستوار، وجود نمایه بهعنوان مشخصه یک اثر تحقیقی الزامی بهنظر میرسد. این نمایه میتواند شامل لغات و واژگان اصلی موجود در زبانزدها باشد که بهترتیب الفبایی همراه شماره صفحه در انتهای کتاب آورده میشود.
2. مشخص کردن مرکزیت خاص برای بعضی از زبانزدها، زیرا تعدادی از آنها به گویش تنکابنی پهلو میزنند. مانند "عزا و عروسی کسن بررن" بهجای "عزا و عروسی کسن برارن".
3. آوردن بعضی از حروف غیرملفوظ در واژهها که حذف آنها باعث شده است که به ساختار دستوری زبان فارسی لطمه بخورد. از آنجاییکه به علت تلفظ خاص گویش رامسری بعضی از حروف در کلمات حذف یا جابجا میشوند، مثل چم بهجای چشم یا مچد بهجای مسجد. در حذف این حروف محق هستیم اما حذف حرف (و) در واژه خور که از خوردن میآید و یا حذف (و) غیرملفوظ در خواخر بهجای خواهر به ساختار کلی و دستوری زبان لطمه میزنند و اینگونه حذفها که به کرات در این اثر آمده، غلط نگارشی و املایی محسوب میشوند.
4. حذف بعضی از زبانزدهایی که با تغییر لهجه گویشی در فرهنگ رامسری آمده است. بهطور مثال زبانزد "آتش بیار معرکه است" که عینا در فرهنگ ضربالمثلهای تهرانی آقای جعفر شهری با نام "قند و نمک" آمده است، در این فرهنگ بهصورت "آتش بیار مَرِکه" آورده شده است.
5. آوردن بعضی از زبانزدهای عمیق و پرمعنا که صریح و بدون پردهپوشی و ریا هستند و به علت وجودکلمات مستهجن و یا به علت درنظر گرفتن رنجشهای شخصی و یا قبیلهای حذف شدهاند که این خودسانسوری دور از شان ارزش یک اثر تحقیقی است. با یافتن راهحل پژوهشی خاصی باید راه ورود این سری از زبانزدها را به این فرهنگ باز نمود. زیرا نبود آنها باعث نقصان این اثر میشود. مثلاً درج سه نقطه بهجای اینگونه کلمات و آوردن توضیحات لازم برای بعضی از زبانزدهای خاص استفاده از روشهایی که در آثار و منابع بزرگانی چون احمد شاملو در مجموعه وزین و ارزشمند کتاب کوچه استفاده شده است میتواند تا حد زیادی راهگشای مطمئن برای این مشکل باشد.
6. از آنجاییکه زبانزدها بهصورت یک گفته کوتاه و پرمعنا دارای ساختار خاص دستوری هستند و بهصورت جمله و شبه جمله همراه یا بدون فعل با حذف قرینهای لفظی و معنایی میباشند، آوردن عبارتهای مصدری که جزو اصطلاحات گویش رامسری است جایز نیست. مانند گوشکشی (تذکر دادن) و هکشوکش (کشیدن از دو طرف). حذف اینگونه اصطلاحات به خلوص اثر کمک شایان توجهی میکند.
7. بهتر است برای به نمایش گذاردن عظمت این اثر و به علت عدم مطالعه برخی از خوانندگان از مقدمه و پیشگفتار و استفاده اجمالی این فرهنگ برای همه اقشار، برای زبانزدها شمارگان قرار داده شود.
در خاتمه باید عنوان کنم چاپ این فرهنگ این جرقه را در ذهن انسان ایجاد میکند که وظیفه پژوهشگران به همین جا ختم نمیگردد و این کتاب میتواند پایه و اساس برای تحقیق در امور زبانی دیگر باشد مثل جمعآوری اصطلاحات، هچ مچیها یا چیستانها، افسانهها و داستانهای عامیانه، طب سنتی، باورداشتهای عوام، خرافات، آداب و رسوم مختلف، آیینها، لالاییها، نغمهها، سوگندها، تعبیر خواب، بازیها، ترانهها و تصنیفها.
بله این اثر پایان کار نیست، کوششی است که آغاز میشود.