داستان معروف رفتن رئیس سازمان به رامسر
به دعوت شاه (در دهه پنجاه)
فارغ از اینکه در چنبره انگارههای سیاسی چه قضاوتی درباره میرزا حسینخان سپهسالار داریم، نباید تردید کرد که تلاش او برای انجام سفرهای اروپایی ناصرالدینشاه اگر هیچ سودی نداشت، حداقل این تحفه را برای ایران به ارمغان آورد که شاه متلونالمزاج پس از سفر به فرنگ با آنچه پیش از سفر مینمود، بسیار توفیر داشت. مورخان تلاش دارند اینگونه وانمود کنند که وامهایی که شاه از بانکهای استقراضی و شاهنشاهی دریافت کرد- اولی در تیول روسها و دومی در اختیار انگلیسها بود- همه را صرف سه سفر به فرنگ نموده که باید با دیده تردید به آن نگریست زیرا حجم هزینههای شاهی آنقدر نبود که گزافهگویان غیرمستند از اثبات آن برآیند.
اما شاه که به وطن برگشت چند سوغات ارزشمند با خود به همراه آورد. یکی از آنها ایجاد هیاتی شبیه به هیات وزیران بود. کار آنها مطالعه درآمدها، ظرفیتها، هزینهها و پیشنهاد اختصاص اعتبارات بود. همانها بودند که زمینه اصلاحات مالی در عصر شوستر و میلسپو را فراهم آورده بودند، راهی که میرزا تقیخان امیرکبیر آغاز و میرزا حسینخان سپهسالار تداوم بخشیده بود.
آنها به وفور دریافتند که نظام اقتصادی ایران نیازمند یک برنامهریزی هدفمند است. اینکه تنها چشم به قوت سالیانه داشته و از سرمایهگذاریهای کلان و بلندمدت پرهیز شود، یک معضل عمده محسوب میشد. شاه تلاش نموده بود از دل آن توصیهها خط آهن، بانک، تلگراف، ارتش نوین، مطبوعات و... را سامان دهد. حال چه میزان در این میان توفیق رفیق راه بوده است، داستان دیگری است ولی تفکر مبتنی بر نیاز به برنامه پس از جنگ جهانی دوم و پایان دیکتاتوری رضاخانی به صورت بنیادی دنبال شد. ابتهاج، فرمانفرمائیان و عبدالمجید مجیدی که پایهگذاران و روسای آتی سازمان مدیریت بودند، در کنار حلقه مشاوران برنامهریزی دانشگاه هاروارد برنامههای 7 و 5 ساله را در رژیم گذشته پایهریزی کردند. سازمان برنامه و بودجه در دهه 40 و 50 هرچند در تلاشی دائمی برای رجحان علم و کارشناسی بر روابط و سلایق و حتی خواستههای ملوکانه بود، همواره نقش کلیدیای را عهدهدار بود. بدینسان بود که سازمان برنامه و بودجه مرکز جذب و تربیتبهترین کارشناسان و نخبگان اقتصادی و مدیریتی ایران در سالهای پیش از انقلاب گردید. آنها نظرات کارشناسی خود را علیرغم بیمیلی دربار اعلام و حتی تاحدودی با نفوذی که در نخستوزیری داشتند، اعمال میکردند. داستان معروف رئیس سازمان در دهه پنجاه که به دعوت شاه به رامسر رفته بود، شنیدنی است. شاه در برابر مشکلات اقتصادی، گرانی و تورم افسارگسیخته که در نتیجه مستقیم افزایش درآمدهای نفتی شکل گرفته بود، خواستار واردات گسترده کالا برای مقابله با مشکلات بود، اما کارشناسان این سازمان نظر دیگری داشتند.
شاه قائممقام سازمان را در جلسه توبیخ و او را متهم به نافرمانی کرد. مدیران سازمان سکوت کردند، در نتیجه سیل کالاها به بنادر ایران سرازیر شد. کشتیها با پرداخت دموراژ مدتها در انتظار تخلیه بودند. پس از تخلیه کالاها کامیون و تریلر لازم برای انتقال کالاها به داخل کشور وجود نداشت. به سرعت و به دستور شاه تریلرهای جدید خریداری و به کشور وارد شد. آنگاه متوجه شدند، راننده به حد کافی برای تریلرها وجود ندارد لذا راننده از هند، فیلیپن، کره جنوبی و دیگر کشورها وارد شد. پس از آن تازه معلوم شد جادههای کشور ظرفیت این حجم ترافیک را ندارد لذا بخش اعظم کالاها در بنادر نابود شد! پس از انقلاب، کشور بیش از گذشته محتاج برنامهریزی بود، زیرا سهم انتظارات و تواناییها برابر نبود. اینجا است که فلسفه ذاتی برنامهریزی خودنمایی میکند. در تمام سالهای پس از انقلاب، بودند مدیرانی که به مسوولان سازمان مدیریت توصیه میکردند، آنقدر درگیر اعداد و ارقام نباشند! از نظر آنها میشد و به صورت هیاتی و غیر کارشناسی امور را سامان داد. اما اقتصاد بیرحمتر از آن بود که به خواست سیاستمداران عمل کند. از آن سالها تا دولت احمدینژاد، نه ما از داراییهای بیشتری به نسبت مشکلات برخوردار شدهایم و نه توان مدیریتی کشور کارشناسیتر شده است اما یک اتفاق هم روی داده است؛ سیاستمداران در جنگی نابرابر بر کارشناسان غلبه کردهاند. به نظر میرسد تلاش صخرهنوردان که شبیه مردان عنکبوتی تار و پود سازمان را برکشیدهاند، پایان تلاشی است که از دو قرن گذشته برای پیشرفت ایران آغاز شده بود. امید که برنامهریزان و تصمیمگیران کلان کشور به ویژه مجلس هشتم در این خصوص تا دیر نشده است تدبیری اندیشه کنند.
سلام
مقاله آزاد تهاجم فرهنگی وظیفه دولت در دفاع از فرهنگ اسلامى
عمده ترین وظیفه دولت در مبارزه فرهنگى و دفاع از فرهنگ اسلامى همان ترویج روز آمد و تکنولوژیک ارزشها است.
ادامه در وبلاک
با سلام افتتاح وبلاک برجک توسط تک تیر انداز شهر رامسر از این پس شروع کرده برای موضوع های خاص و اطلاع رسانی ضمن تقاظای لینگ از رامسر نیوز جهت همکاری با این وبلاک دست یاری شما را می فشارم یا زهرا
تک تیر انداز
با سلام
با این همه بحث های مدیریتی خرد و کلان در کوچک شهر رامسر هنوز اندر خم یک کوچه ایم !! رد پا های بسیاری در ساختار مدیریتی با افکار غیر تاخت تاز می کند ! به گفته شاهدانی که دق دقه دین و نظام را دارند به این باورند که شما بهترین نیروی کار آمد را در عرصه جلو گیری از هنجار های اجتماعی و امنیت اجتماعی تا زمانی ساختار مدیریتی و نظارتی در امر قضا نباشد حرکت مثبتی نخواهند داشت !!
باور کنیم واقعا بیاید باور کنیم .
نمونه ای از این حرکت را به قلم می کشانم .
شب شهادت ام ابیها حضرت فاطمه الزهرا ( س ) مورخه ۱۸ / ۳/۸۷ ساعت ۱ بامداد صدای موسیقی از نوع مبتذل و زننده غربی به گوش مهمانان و مسافرانی که در پلاژ کاسپین لیدو و حتی مدیریت پلاژ می رسید جلب توجه می کرد و جالب این که هیچ کس حاضر به تذکر نبود که ایام داغداری و عزاداری فرزند پیامبر مادر سالار شهیدان شهر به سوگو نشسته اند حضور به موقع نیروهای ارزشی و دیدن جوانکانی که با یک مایو لخت کرده بودند و با رقص و پای کوبی داخل دریا با عربده های مستانه روبرو شدند و این حرکت هنجار شکنان را با همکاری نیروهای انتظامی به مرجع قضائی منتقل کردند !
فردای آن روز ۸ نفر از این افردا که شب قبل با عربده و ارعاب و رعب وحشت با قه قه مستانه به رقص پای کوبی بودند آزاد شده و با پوزخند به ارزش ها و ...... بله ! آقای ( ج - ل ) بعنوان نمی دانم از کجا ایشان قانون را در کدام دانشگاه به پایان رساندند اصلا سوال شود تو از کجا آمدی با مدرک دیپلم فقط با یک جریمه بسیار ساده دل عزاداران ام ابیها را به درد آورده است ، کی این مسئول شورای حل اختلاف را تعین می کند ؟
پس نیروهای ارزشمند بسیجی و پلیس شریف در این راستا چگونه برای وی انگیزه شود در مقابل هنجار شکنان !!!!!!!!!!
فکری به حال این شورای حل اختلاف بکنید !!
فکری بحال نظارت بر نیروهای که چون قبلا از رانت عضو شورای اسلامی بودند و حالا در شورای های حل اختلاف برای دین ما هم تصمیم می گیرند بکنید .
با سلام و احترام
ضمن عرض خسته نباشید و خداقوت به شما خواستم وبلاگ گروه کوهپیمایی جوانی لمتر را خدمتتان معرفی نمایم
منتظر نظرات ارزنده و سازنده شما هستیم
www.gavani.blogfa.com