ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اهمیت و ضرورت بررسى معضل دختران فرارى !
از: داریوش فریاد رامسر
عوامل فرار دختران از خانه
فرار دختران از کانون خانواده و گسیل شدن آنها به سوى خیابانهاى بىانتها و غوطهور شدن آنها در حوادث و وقایع اجتنابناپذیر، نوع حادى از انحرافات و شکستن ارزشها و هنجارهاى مورد پذیرش جامعه محسوب مىشود. این پدیده از یک سو، خود معلول حوادث و مسائل مختلفى است و از سوى دیگر خود زمینهساز بروز مشکلات و معضلات اجتماعى دیگر.
آوار مدتها پیش فرو ریخت اما گرد و خاک باقى مانده از این ریزش بزرگ چنان است که هنوز هیچ چشمى مجال نیافته است تا اتفاق پشت این غبارهاى ریز را ببیند. آوار مدتها پیش فرو ریخت و صداى آن را بسیارى شنیدند اما هنوز کسى نمىداند این آوار از کجا ریخته. روى سر چه کسى پهن شده و کاشانه چه کسى را ویران کرده است. گویى همه منتظر ایستادهاند تا غبار بنشیند و آن وقت اگر مجالى بود قدم بردارند.
امروز در حالى که هنوز همه منتظر فرو نشستن غبارهاى این آوار بزرگ هستند، دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعى سازمان بهزیستى از تحویل گرفتن 65 دختر فرارى و 219 زن آسیب دیده در سه ماه نخست سال 80 خبر داده است. این خبر همچنین به پذیرش 642 نفر از زنان در مراکز بازپرورى زنان آسیب دیده اجتماعى، 241 نفر در خانه سلامت دختران و 2983 نفر نیز در مراکز کودکان خیابانى این سازمان در سال 1379 خبر داده است. 65 دختر فرارى و 219 زن آسیب دیده در سه ماهه نخست سال یعنى 260 دختر فرارى و 876 زن آسیب دیده در سال و این فقط تعداد اندکى از میان آن حجم بزرگ هستند که به سازمان بهزیستى و مراکز آن تحویل داده مىشوند. خیابانهاى شهر هنوز گواه بسیار خوبى براى کوچک بودن رقم دریافتى سازمان بهزیستى کشور است .
خیابانى شدن تعداد زیادى از دختران و کودکان در ایران، در مقایسه با دیگر کشورها، با توجه به معیارهاى خانوادگى، شرعى و هنجارهاى خاص اجتماعى، یک آسیب اجتماعى بزرگ به شمار مىآید.
تعریف دختران فرارى
دختران فرارى کسانى هستند که به دلایل مختلف و در اثر فشارهاى ناشى از شرایط سخت زندگى، غالبا علىرغم میل باطنى اقدام به ترک خانه و کاشانه خود کرده و از کانون خانواده جدا مىشوند و عموما در شهرى دیگر بدون داشتن مأمنى مناسب و خانهاى دائمى ساکن مىشوند. این گروه دختران عموما به دلایلى نظیر فقر، خشونت، محدودیتهاى غیر منطقى، آزار دیدگى، رها شدن از سوى اطرافیان بخصوص خانواده و... روى به خیابانها مىآورند و اکثریت آنها به تدریج مبدل به زنان خیابانى مىشوند که راهى تاریک در پیش رو دارند. دختران فرارى غالبا براى زندگى و امرار معاش به کارهاى ناپسند و نامشروع روى مىآورند.(2)
به عبارت دیگر، دختر فرارى به دختران نوجوان و جوانى اطلاق مىشود که به دلیل شرایط نامساعد زندگى در خانواده و در اثر فشارهاى روحى، روانى و عاطفى و بعضا دختران شهرستانى به دلیل عدم وجود اوقات فراغت و تفریحات سالم و فریب ظواهر شهرها به امید تشکیل یک زندگى بهتر از محل زندگى و خانواده خود فرار کرده و به شهرهاى بزرگ پناه مىآورند.
فرار دختران از کانون خانواده و گسیل شدن آنها به سوى خیابانهاى بىانتها و غوطهور شدن آنها در حوادث و وقایع اجتنابناپذیر، نوع حادى از انحرافات و شکستن ارزشها و هنجارهاى مورد پذیرش جامعه محسوب مىشود. این پدیده از یک سو، خود معلول حوادث و مسائل مختلفى است و از سوى دیگر خود زمینهساز بروز مشکلات و معضلات اجتماعى دیگر.
این دختران که عاطفه خانوادگى را لمس نکردهاند، زمانى که در بیرون از خانه، محبتهاى کاذبى آنان را دعوت به یافتن «عشق» مىکنند، سرا پا تسلیم و بدون تأمل خود را در دامن عشقهاى زودگذر و دروغین مىاندازند و از خانه گریزان مىشوند. یک روانشناس زن که به واسطه نزدیکى با روحیات دختران، بررسى روانکاوى را در مورد دختران فرارى انجام داده است، مىگوید: «یک دختر جوان وقتى به خاطر انگیزه خاص خود که در شاخههاى مختلفى مىتوان آن را مورد نقد قرار داد، از خانه خارج مىشود، براى رفع نخستین مشکل خود که یافتن سرپناهى است با کوچکترین مهرورزى از سوى شکارچیان جامعه، به آنان اعتماد مىکند و جذب باندهاى فساد مىشود.»
( ادامه دارد )