رامسرنیوز Ramsarnews اخبار رامسر

نخستین پایگاه اینترنتی خبری - تحلیلی شهرستان رامسر

رامسرنیوز Ramsarnews اخبار رامسر

نخستین پایگاه اینترنتی خبری - تحلیلی شهرستان رامسر

فرودگاه رامسر برای هتل رامسر

 

فرودگاه رامسر برای هتل رامسر

<>کد مطلب: 117576<>
ماجرای امدادرسانی آیت الله خامنه‌ای به سیل زدگان چاپارسال به رفقا
۲۵ شهریور ۱۳۹۰
سال 57 در ایرانشهر سیل آمد و هشتاد درصد شهر قطعاً خراب شد؛ پنجاه روز ما امداد و پشتیبانى مى‌‏کردیم. یک نفر از مرکز که هیچ، از زاهدان هم نیامد که بگوید اینجا چه خبر است؟
به گزارش برنا، ارتباط نزدیک میان مردم و مسئولین یکی از برکتهای انقلاب اسلامی در کشورمان است که این روزها با شروع دور چهارم از سفرهای استانی هیئت دولت رنگ و بویی خاص به خود گرفته است. بازدید مسئولین عالی رتبه از نقاط مختلف و دورافتاده کشورمان از جمله اقداماتی است که می‌تواند فاصله طبقاتی میان مردم را کم و پیگیری بی واسطه مشکلات آنان شود. آنچه در ادامه می‌خوانید خاطره رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره سیلی است که در سال 1357 و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و ایشان آن را در تاریخ 05/12/81، در دیدار با نخبگان استان سیستان و بلوچستان شرح داده اند که در ادامه می‌خوانید:

آن زمانى که بنده در ایرانشهر تبعید بودم، به مناسبتهاى مختلف، با مسؤولان ارتباط پیدا مى‏‌کردیم. آن وقت به بنده گفتند که یک معاونِ استاندار تا حالا به ایرانشهر نیامده است! در سال 57 در ایرانشهر سیل آمد و هشتاد درصد شهر قطعاً خراب شد؛ یعنى من یک به یک تمام مناطق شهر را با پاى خودم رفتم و دیدم. پنجاه روز ما امداد و پشتیبانى مى‌‏کردیم. یک نفر از مرکز که هیچ، از زاهدان هم یک نفر آدم برجسته‏ متشخص به ایرانشهر نیامد که بگوید چه خبر است این‏جا!

به صورت ظاهرى هدایایى به وسیله‏ «شیر و خورشید» فرستادند که اولاً اگر به دست مردم مى‏‌رسید، یک‏دهم نیازهایى که مردم داشتند و یک‏دهم آنچه که ما تبعیدیها براى مردم فراهم کرده بودیم، نمى‌‏شد؛ ثانیاً همان را هم نمى‌‏دادند و از آن هدایاى ناچیز، مبالغى هم براى خودشان لازم داشتند تا بخورند.

یعنى اصلاً ایرانشهر که مرکز جغرافیایى و به یک معنا مرکز فرهنگى بلوچستان بوده، همیشه در طول زمان، بکلى مغفولٌ‌‏عنه بود؛ زاهدان هم همین‏طور.

براى شتر سوارى و استفاده از شرابِ چند ده ساله به بیرجند مى‌‏رفتند و براى این‏که در آن‏جا عیاشى کنند، بیرجند فرودگاه داشت؛ اما چون در این‏جا وسیله‏ عیاشى فراهم نبود، به بلوچستان نمى‌‏آمدند. یعنى هر نقطه‏‌ای در کشور -چه بلوچستان، چه هر نقطه‏ى دیگر- که محرومیت داشت، مغفولٌ‌عنه بود. مازندران خوب بود، براى این‏که بروند آن‏جا استفاده کنند. رژیم گذشته این‏طورى بود.

یک چیز جالبى به شما بگویم: در مازندران، پنج فرودگاه هست که از زمان رژیم گذشته مانده است!

پنج فرودگاه در یک استان که همه‌‏اش هم براى رژیم گذشته و آن شخص طاغوت یا نزدیکان او بوده است. فرودگاه رامسر براى استفاده از هتل رامسر که مى‌‏دانید براى چه کسانى بوده است؛ فرودگاه نوشهر براى گردشگاه هر ساله‏ طاغوت که برود آن‏جا و دو ماه استراحت کند؛ فرودگاهى براى یک اردوگاه نظامى که نظامیان وابسته به آنها -که از یک نیروى بخصوصى بودند و نمى‏‌خواهم اسم بیاورم- آن‏جا بروند و خوش بگذرانند؛ فرودگاه دشت‏ناز نزدیک سارى -که امروز فرودگاه رسمى مازندران است و مردم از آن استفاده مى‏‌کنند و در گذشته براى الواط و اوباش اولاد رضاخان بوده است- که هزاران هکتار از زمینهاى حاصلخیز را تصرف و یک فرودگاه هم وسطش درست کرده بودند؛ و یک فرودگاه هم در املاک نوکران خودشان در حدود مینودشت.

پنج فرودگاه براى دستگاههاى وابسته‏ به حکومت یا نزدیک به آنها؛ اما مردم، اساتید، مستحقان و بیماران علاج‏‌ناپذیر مازندران مطلقاً نه از فرودگاه، نه از هواپیما و نه از هیچ تسهیلات دیگرى برخوردار نبودند. آنها هر سال چند بار به مازندران مى‌‏رفتند؛ اما به مثل زاهدان در تمام عمر حکومتشان یک بار هم سر نمى‌‏زدند؛ این مى‌‏شود غبار فراموشى.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد