کسی از درد ما آگه نگردد-ناله رامسری

  

------------------ 

کسی از درد ما آگه نگردد  

------------- 

ناله رامسری 

-------------

جوان ای بی گناه عصر امروز

جوان ای بی پناه عصر امروز

جوان ای کشته عصر سیاست

جوان زندانی حصر سیاست

جوان با تو سخن می گویم امروز

سخن از درد و غمهایی جگرسوز

سخن از جبهه ی ایثار ملی

و یا هر گونه ی دیگر به کلی

سخن از نا مرادی های دشمن

کفن پوشیدن مان جای  پیرهن

سخن از توپ و تانک و هم مسلسل

علیه زندگی های مجلل

سخن از روز آزادی میهن

سخن از روز بیست و دوی بهمن

سخن از رفتن شاه ستمکار

فروپاشی زشتی های دربار

سخن از جبهه و جنگ و عراقی

سخن از ماجرای مانده باقی

سخن ها بر سر آزادگی بود

نرفتن زیر بار بردگی بود

سخن از عدل و ایجاد عدالت

سخن از رفع ابهام و جهالت

سخن از عدل های اجتماعی

سخن از نور های ماورا یی

سخن ازکار در راه خدایی

وفاق ملی ی دور ازجدایی

سخن از حرمت دست قلمدار

بسان دست های آن علمدار

سخن از سادگی ها و صداقت

بدون شیله پیله در رفاقت

ولی گویی فراموشی گرفتند

سخن هایی که مدهوشی گرفتند

دوباره پا گرفت سرمایه داری

بهمراهش گرانی و نداری

دوباره سادگی ها پر گرفتند

و کبری غیبتی دیگر گرفتند

دوباره پا گرفته مکر و حیله

و آزادی مردم پشت میله

قلمداران دوباره غم گزیدند

و مطبوعات شان ماتم گزیدند

نفاقی اتفاق افتاده امروز

زدستش داد سر آزاده امروز

دگر از کار در راه خدایی

دگر از نورهای ماورایی

دگر از عدل های اجتماعی

کسی دم بر نیاورده صدایی

کسی فکر جوانان را نکرده

اگر کرده کجا کرده؟ چه کرده؟

کسی با ما سر یاری ندارد

دلیلش : وقت بی کاری ندارد

کسی آری بجز در وقت آراء

نخواهد در حساب آورد ما را

کسی از درد ما آگه نگردد

کسی تا درد را آگه نگردد

کسی پاسخ نخواهد داد آری

سوالی گر از این بیداد داری

کسی آری بجز در انتخابات

نخواهد کرد با ما هم مماشات

جوان پس فکر خود باش و فقط خود

که تا در خود شوی از خویش بیخود