ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در دوران دانشجویی توفیق زیارت و ملاقات عالم ذوالفنون علامه حسن زاده ی آملی در شهر مقدس قم حال و هوای منو دگرگون کرد.
علامه با دست خود پذیرایی میکرد ........سینی پر از سیب رو آورد و بمن اشاره کرد که به جمع حاضر تعارف کنم.
به همه که تعارف شد علامه رو بمن کرد و گفت ساقی یا ملعونه یا محروم! ولی تو هیچکدوم نبودی!چون اول برای خود سیب نگرفتی که اگر میگرفتی ملعون بودی و در آخر هم بعد از تعارف حضار برایت در سینی سیب باقیماند که در اینصورت محروم هم نموندی.
پس سیب های باقیمونده رو بردار که سیب از میوه های بهشتی است.
من که مانند جمع حاضر در جلسه حیران مونده بودم سریع ۲ عدد سیب باقیمونده در سینی رو برداشتم .در برگشت همدوره ای ها و همدانشگاهی ها ۲ سیب را دهها تکه کردند و به رسم تبرک و تیما بردند.
آنروز اولین بار بود که میدیدم که یک روحانی علاوه بر کتب مذهبی و فقهی و عرفانی دستی در علوم نجوم ریاضیات و آناتومی (تشریح بدن انسان) دارد.